شد محرم کربلایی شد دلم
دامنم از اشک غم گردیده یم
کربلا یعنی گریبان های چاک
کربلا یعنی حسین(ع) روحی فداک
کربلا یعنی که آغشته به خون
کشتی اسلام گشته واژگون
کربلا یعنی مرمّل بدّماء(1)
کربلا یعنی که مهتوک الخباء(2)
کربلا یعنی بلا یعنی عزا
اشک غم بر خامس آل عبا
کربلا یعنی شهیدالشهداء
کربلا یعنی قتیل الادعیاء(3)
کربلا یعنی شفاه الذابلات(4)
تشنه بودن بر لب شط فرات
پیکر عریان فتاده روی خاک
کربلا یعنی که جسم چاک چاک
کربلا یعنی جسوم الشاحبات(5)
کربل یعنی دماءالسابلات(6)
قطعه قطعه تا که پیکر می شود
بر سر نی از بغل سر می شود
کربلا یعنی نساءالبارزات(7)
راه شام و بی نهایت مشکلات
رفته بر تاراج وقتی جامه ها
زیر پا افتاده اند عمامه ها
در بیابان بلا افتاده اند
در ره معبود خود جان داده اند
سر به روی نیزه ها اما بدن
رفته اندر خاک بی غسل و کفن
کربلا یعنی که زینب(س) مضطر است
کربلا یعنی حسین(ع) بی یاور است
خون او را چون به ناحق ریختند
راس او را هم به نی آویختند
زخم های پیکرش از حد فزون
شستشو دادند زخمش را به خون
از سر نی جرعه ها نوشیده او
از همان جا خواهرش را دیده او
شد سرش از تن جدا مولای ما
در یم خون جسم او کرده شنا
کربلا یعنی که مقطوع الوتین(8)
حامی دین بودن اما بی معین
کربلا یعنی حسین(ع) شیب الخضیب(9)
کربلا یعنی حسین(ع) خدالتریب(10)
کربلا یعنی بدن های سلیب(11)
ثغر المقروع حتی بالقضیب(12)
کربلا یعنی سر از تن جدا
تا چهل منزل به روی نیزه ها
کربلا یعنی نگون از صدر زین
معنی آیات قران مبین
تا که خورشید فلک تابیدنی است
زین مصیبت آسمان نالیدنی است
***
1-کسی که در خونش غلتید
2-کسی که خیمه گاهش هتک حرمت شد
3-کسی که به دست حرام زادگان کشته شد
4-لبهای خشکیده
5- جسم های رنگ پریده
6-خون های جاری شده
7-زنان از خیمه بیرون آمده
8-رگ های گردنش بریده شد
9-محاسنش با خون خضاب شد
10-گونه و رخسارش خاک آلوده شد
11-لباس های به تاراج رفته
12-دندان هایی که با چوب خیزران کوبیده شد